در مدار ولایت


در مدار ولایت


برخی از روایات در مورد اتفاقات زمان امام جواد (ع)

برخی از روایات در مورد اتفاقات زمان امام جواد (ع)

 

تعجب ھمگان

علی بن اسباط، می گوید: روزی به محضر امام جواد علیه السلام رسیدم. در ضمن دیدار، به

سیمای حضرت خیره شدم تا قیافه ایشان را به ذھن خود سپرده، پس از بازگشت به مصر

برای ارادتمندان آن حضرت بیان کنم. درست در ھمین لحظه، امام جواد علیه السلام که گویی

کاری که خداوند در مسئله امامت » : تمام افکار مرا خوانده بود، در برابرم نشست و فرمود

انجام داده، مانند کاری است که در مورد نبوت انجام داده است. خداوند درباره حضرت یحیی

می فرماید: ما به یحیی در کودکی فرمان نبوت دادیم، و درباره حضرت یوسف می فرماید:

ھنگامی که او به حدّ رشد رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم، و درباره حضرت موسی می

فرماید: و چون به سن رشد و بلوغ رسید، به او حکم(نبوت) و علم دادیم .بنابراین، ھمان گونه

که ممکن است خداوند علم و حکمت را در چھل سالگی به شخصی عنایت کند، می تواند

ھمان حکمت را در دوران کودکی نیز به او ببخشد

شیعه خالص

مردی بسیار شادمان خدمت امام جواد علیه السلام رسید. حضرت به او فرمود :

عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! از پدرت شنیدم «؟ سبب شادمانی ات چیست «

شایسته ترین زمانی که انسان باید شادمان باشد، روزی است که به دیگران نیکی

به جان » : کند .من امروز از ده نفر پذیرایی و به آنان کمک کردم. حضرت فرمود

خودم سوگند، تو شایسته این شادمانی ھستی به شرط اینکه آن عمل را نابود

نکرده باشی یا بعد از این نابود نکنی. آن مرد گفت: چگونه ممکن است چنین کنم،

صدقه خود » : با اینکه از شیعیان خالص شما ھستم؟ امام جواد علیه السلام فرمود

را باطل کردی و خود را از شیعیان خالص دانستی. شیعه خالص ما سلمان، ابوذر،

آن .« مقداد و عمار ھستند و تو خود را به ناحق با چنین اشخاصی برابر دانستی

بگو من از دوستان شما، و دشمن » : مرد گفت: توبه می کنم. حضرت فرمود

آن مرد گفت: ھمین را می گویم و از گفته .« دشمنانتان و دوست دوستانتان ھستم

اکنون ثواب ھای از بین رفته صدقه ات » : خود توبه می کنم. سپس امام فرمود

بازگشت

دعای پس از نماز

استناد به شیوه گفتار یا رفتار بزرگان، عامل مھمی در تأثیر نکته ھای اخلاقی در

مخاطب به شمار می آید. پیشوای نھم، امام جواد علیه السلام نیز گاه برای بیان

معارف دینی، به روش پیامبر گرامی اسلام صلی لله علیه و آله استناد می کردند.

پیغمبر اکرم صلی لله علیه و آله پس از نماز چنین دعا می » : آن حضرت فرمودند

کرد: خدایا! [گناھانی] را که پیش تر کرده ام یا می کنم، نھان و آشکار مرا، اسراف

بر خودم را و آنچه را تو بھتر از من می دانی، بر من بیامرز. خدایا! تو

پیش از ھمه و پس از ھمه ھستی،... تا زمانی که زندگی را برایم بھتر می دانی،

مرا زنده نگاه دار و آن گاه که مرگ را برایم بھتر می دانی، مرا بمیران.... خدایا! ما را

به زینت ایمان زیبا کن و راھنما و رھیافته قرار ده. ای پروردگار من! دلی پیراسته و

زبانی راستگو از تو می خواھم، از آنچه می دانی، آمرزش می طلبم و نیکوترین

آنچه می دانی، از تو می خواھم و از بدی آنچه می دانی به تو پناه می برم، که تو

می دانی و ما نمی دانیم و تو به نھان ھا بسیار آگاھی

 

خلوت با دوست

امام جواد علیه السلام چنان نزد یاران خود دوست داشتنی بود که ھمه می خواستند

کارھای خود را به روش آن حضرت انجام دھند. به ھمین دلیل به ھمه ریزه کاری ھای رفتاری

در سال ٢١۵ ، امام جواد علیه السلام » : آن حضرت توجه می کردند. علی بن مھزیار می گوید

را دیدم که خانه خدا را طواف کرد و در ھر دور طواف، به رکن یمانی دست می کشید. در دور

ھفتم رکن یمانی و حجر الاسود را لمس کرد و دست خود را بر چھره خود کشید، آن گاه کنار

مقام ابراھیم علیه السلام آمد و پشت آن، دو رکعت نماز خواند. سپس به پشت کعبه  کنار

ملتَزَم رفت و جامه از روی سینه خود کنار زد و خود را به خانه خدا چسبانید. مدت بسیاری،

دعا کنان بر ھمان حالت ماند، آنگاه از درِ گندم فروشان بیرون رفت .نیز آن حضرت را در سال

٢١٧ دیدم که شب خانه خدا را وداع کرد.... در دور ھفتم پشت کعبه، کنار ملتزم لباس از روی

سینه کنار زد و خود را به کعبه چسبانید و آن قدر خود را به کعبه چسباند که برخی از یاران

ما، ھفت دور خانه خدا را طواف کردند

یادگار اجدادی

ھمه رفتار و گفتار امام جواد علیه السلام برای یارانش درس آموز بود و آنان با دقت به تمام

حرکت ھای آن حضرت، حتی در اعمال مستحبی حج نیز می نگریستند. علی بن مھزیار می

امام جواد علیه السلام را در شب زیارت دیدم. طواف نساء را انجام داد و پشت مقام » : گوید

نماز خواند. سپس وارد چاه زمزم شد و به دست خود با دَلْوی که نزدیک حجرالاسود بود، آب

کشید و نوشید و بر بخشی از تنش ریخت. سپس دوباره به درون زمزم سرکشید [و

نگریست]. یکیاز یاران ما به من خبر داد که سال بعد نیز او را دیده که چنین کرده است

آگاه از ناپیدا

داوود بن قاسم می گوید: به حضور امام جواد علیه السلام رفتم، در حالی که چند نامه بی

آدرس ھمراه من بود و صاحبان آنھا را نمی شناختم و از این رو اندوھگین بودم. در این ھنگام،

امام جواد علیه السلام یکی از آن نامه ھا را برداشت و فرمود: این نامه زیاد بن شبیب است.

دومی را برداشت و فرمود: این نامه فلانی است و ھمین طور تمامی صاحبان نامه ھا

رمعرفی کرد. من در شگفت مانده بودم، ولی آن حضرت نگاھی به من کرد و لبخند زد.

راھنمایی امام

شخصی به امام جواد علیه السلام عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! من از دوستداران شما

ھستم. پدرم به طور ناگھانی از دنیا رفت و من از محل دارایی او که ھزار دینار بود آگاھی

بعد از نماز عشا، صد مرتبه بر محمد و آل محمد : « ندارم. امام جواد علیه السلام به او فرمود

صلی لله علیه و آله صلوات بفرست، پدرت به خواب تو می آید و محل اموال را به تو می

آن شخص دستور امام را انجام داد و شب در عالم خواب پدرش مکان پول ھا را گفت و .« گوید

افزود: نزد امام جواد علیه السلام برو و به او خبر بده که این اموال را برداشتی؛ چرا که آن

حضرت به من امر فرمود. آن مرد جریان را به امام جواد علیه السلام گفت و عرض کرد: سپاس

خدایی را که تو را گرامی داشت و برگزید.

 

پاسخ به پرسش ھا :

اباصلت ھِرَوی، از یاران امام رضا علیه السلام و حضرت جواد علیه السلام می

گوید: در مجلس امام جواد علیه السلام بودم. شخصی برخاست و عرض کرد :آقای

من! قربانت گردم. پیش از آنکه او سخنش را ادامه دھد، امام جواد علیه السلام

او نیز نشست .وقتی .« نمازت را شکسته و دو رکعتی نخوان، بنشین » : فرمود

مجلس تمام شد و ھمه رفتند. به حضرت عرض کردم: چیز شگفت انگیزی دیدم؟ !

آن شخص » : عرض کردم: آری. فرمود «؟ در مورد آن مرد می پرسی » : امام فرمود

برخاست تا در مورد کشتی بان بپرسد که آیا می تواند نمازش را دو رکعتی و

شکسته بخواند. به او گفتم: نه شکسته نخواند؛ زیرا کشتی به منزله خانه اوست

و از آن خارج نمی شود

نشانه امامت

یحیی بن اکثم، به یکی از دوستانش چنین گفت: روزی در شھر مدینه، وارد مسجد رسول

خدا صلی لله علیه و آله شدم تا به زیارت قبر پیامبر صلی لله علیه و آله بروم. در این حال،

امام جواد علیه السلام را دیدم که به زیارت مشغول است. من با آن حضرت در مورد مسائلی

که داشتم مناظره کردم و حضرت ھمه را پاسخ داد. سپس گفتم: می خواھم از مسئله

بپرسم، ولی به خدا سوگند از شما خجالت می کشم. حضرت فرمود: پیش از آنکه تو بپرسی

به تو می گویم، می خواھی درباره امام بپرسی. عرض کردم: سوگند به خدا! پرسش من

عرض کردم: نشانه آن چیست؟ در این .« امام من ھستم : « ھمین است. حضرت فرمود

به راستی که مولای من، » : ھنگام، عصایی که در دست آن حضرت بود به صدا در آمد و گفت

راستی، وقتی عصای موسی به اذن خداوند، به .« امام این زمان است و او حجت خداست

موجودی جاندار تبدیل می شود و سحر ساحران را باطل می کند، جای ھیچ شگفتی نیست

که عصای امام منصوب از سوی خدا نیز چنین قدرتی را داشته باشد .

معرفی پیشوایان

امام جواد علیه السلام گاھی برای اینکه معرفت شیعیان را به مقام امامت افزون سازد و باور

درستی از امامت به آنان بشناساند، روایاتی در این باره می فرمود. از جمله از ایشان نقل

ما گنجوران علم و غیب و حکمت خدای متعالی، و جانشینان پیامبران او و بندگان » : شده که

سپاس خدای را که ما را از نور خویش » : آن حضرت در روایتی دیگر فرمود .« ارجمندش ھستیم

آفرید، از میان بندگانش برگزید و مورد اعتماد در میان مخلوقات قرار داد

دعا برای مصلحان

انتظار منجی موعود، در معارف شیعه فصلی گسترده به خود اختصاص داده است؛ به طوری

که از ھمه امامان در این باره روایاتی نقل می کنند. امام جواد علیه السلام ھم افزون بر ذکر

بار خدایا! دوستانت را » : روایاتی درباره حضرت مھدی(عج)، در قنوت نماز خود چنین می فرمود

بر دشمنان ستمگرت پیروزگردان؛ ...ھمانان که اموال تو را در میان خود، دست به دست

چرخاندند و بندگانت را به بردگی گرفتند و سرزمین تو را در کری و کوری و تاریکی شدید رھا

کردند .چشمانشان باز است و د�


نويسنده: ح.میرشفیعیان | تاريخ: یک شنبه 22 خرداد 1390برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |